چرا کودکان، اسباب بازي هاي شان را مي شکنند؟
چرا کودکان، اسباب بازي هاي شان را مي شکنند؟
چرا کودکان، اسباب بازي هاي شان را مي شکنند؟
نويسنده: رشيد محمدي ليتکوهي
« کودکي که اسباب بازي ندارد، زندگي ندارد». تأمل و توجه به اين نکته، بيان گر اهميت اسباب بازي در زندگي و فرآيند رشد و پرورش خلاقيت و استعدادهاي کودک مي باشد. اسباب بازي حتي مي تواند رشد عاطفي، اجتماعي و جسماني کودکان را تسريع بخشد اما بارها مشاهده شده که کودکان به جاي بازي با اسباب بازي، به شکستن و خراب کردن آن مي پردازند که اين عمل مي تواند يک مشکل رفتاري و يادگيري براي آنان محسوب شود. در اين نوشته به عواملي که موجب پيدايش اين معضل در کودکان مي شود، اشاره شده، اميد که با دقت در آن ها، تا حدي به کاهش اين معضل کمک شود:
*مهم ترين عامل شکستن اسباب بازي توسط کودکان، « کنجکاوي» آنان مي باشد. کودکاني که از هوش طبيعي و بالاتري برخوردارند، به دليل کنجکاوي، به بررسي چگونگي کار اسباب بازي ها- به خصوص اسباب بازي هاي صوتي، تصويري و حرکتي- مي پردازند و در پي آن، شروع به باز کردن يا شکستن و خراب نمودن آن ها مي نمايند.
*« پرخاش گري» عامل ديگر تخريب و شکستن اسباب بازي هاست. کودکان پرخاش گر، اسباب بازي هاي شان را مي شکنند تا شايد آرامش به سراغ شان بيايد. اين گونه کودکان، مجسمه و عروسک هاي به شکل انسان و حيوانات را به طور کلي نابود مي کنند، هم چنين اسباب بازي هاي قرمز رنگ را بيش از ساير رنگ ها مورد حمله و صدمه ي خود قرار مي دهند.
*« بيش فعالي» کودکان نيز بهانه اي براي از بين بردن اسباب بازي هاست. اين گونه کودکان، از بازي با اسباب بازي ها، زود خسته شده و پس از خستگي، به شکستن آن ها مي پردازند زيرا با اين کار، احساس لذت بيش تري مي کنند.
*عده اي از کودکان به دليل کمبود محبت و عدم توجه کافي به آنان، شکستن اسباب بازي ها را راهي براي جلب توجه دانسته و از اين روش مي خواهند خلأ عاطفي خويش را پر نمايند. اين گونه کودکان، بيش تر در خانواده هاي « طلاق» و « بگو، مگو» و « سالار بودن يکي از والدين» و ... مشاهده مي شوند.
*«تبعيض» ميان کودکان و دانش آموزان توسط والدين و مربيان موجب مي شود کودکان به سراغ اسباب بازي رفته و در اين حالت، وسايل بازي شان را نابود مي کنند تا از اين طريق، تشنگي محبت و خستگي تبعيض را جبران نمايند.
*بي توجهي و سهل انگاري والدين نسبت به نگه داري اسباب بازي ها توسط کودکان، مي تواند عامل تقويت و تحريک کودکان به شکستن اسباب بازي ها باشد. آموزش مهارت نگه داري وسايل شخصي به کودکان و تذکر به آنان، موجب کاهش اين رفتار مي شود.
*« ترسناک» بودن برخي از اسباب بازي ها نيز مي تواند موجب شکستن آن ها توسط کودکان شود.
*برخي اسباب بازي ها از ظرافت خاصي برخوردار بوده و با اندک فشار يا بازي زيادي، خراب مي شوند يا مي شکنند، بنابراين بهتر است اسباب بازي هاي ظريف و فانتزي را براي فرزندان سنين پايين انتخاب نکنيد.
*چنان چه وسايل بازي با سن کودک مطابقت نداشته باشد، آن را بيهوده فرض کرده و به شکستن آن مي پردازد. پس بهتر است در خريد اسباب بازي ها، دو عامل « توانايي» و « علاقه مندي» کودکان در نظر گرفته شود.
*چنان چه يک وسيله ي بازي براي دو يا چند فرزند تهيه شود، چيزي جز جر و بحث و در نهايت، شکستن و خراب شدن اسباب بازي، نصيب والدين نمي گردد. شايسته است در حد امکان براي هريک از کودکان، اسباب بازي هاي جداگانه خريداري يا تهيه شود.
منبع:نشريه شادکامي، شماره 73
/ن
*مهم ترين عامل شکستن اسباب بازي توسط کودکان، « کنجکاوي» آنان مي باشد. کودکاني که از هوش طبيعي و بالاتري برخوردارند، به دليل کنجکاوي، به بررسي چگونگي کار اسباب بازي ها- به خصوص اسباب بازي هاي صوتي، تصويري و حرکتي- مي پردازند و در پي آن، شروع به باز کردن يا شکستن و خراب نمودن آن ها مي نمايند.
*« پرخاش گري» عامل ديگر تخريب و شکستن اسباب بازي هاست. کودکان پرخاش گر، اسباب بازي هاي شان را مي شکنند تا شايد آرامش به سراغ شان بيايد. اين گونه کودکان، مجسمه و عروسک هاي به شکل انسان و حيوانات را به طور کلي نابود مي کنند، هم چنين اسباب بازي هاي قرمز رنگ را بيش از ساير رنگ ها مورد حمله و صدمه ي خود قرار مي دهند.
*« بيش فعالي» کودکان نيز بهانه اي براي از بين بردن اسباب بازي هاست. اين گونه کودکان، از بازي با اسباب بازي ها، زود خسته شده و پس از خستگي، به شکستن آن ها مي پردازند زيرا با اين کار، احساس لذت بيش تري مي کنند.
*عده اي از کودکان به دليل کمبود محبت و عدم توجه کافي به آنان، شکستن اسباب بازي ها را راهي براي جلب توجه دانسته و از اين روش مي خواهند خلأ عاطفي خويش را پر نمايند. اين گونه کودکان، بيش تر در خانواده هاي « طلاق» و « بگو، مگو» و « سالار بودن يکي از والدين» و ... مشاهده مي شوند.
*«تبعيض» ميان کودکان و دانش آموزان توسط والدين و مربيان موجب مي شود کودکان به سراغ اسباب بازي رفته و در اين حالت، وسايل بازي شان را نابود مي کنند تا از اين طريق، تشنگي محبت و خستگي تبعيض را جبران نمايند.
*بي توجهي و سهل انگاري والدين نسبت به نگه داري اسباب بازي ها توسط کودکان، مي تواند عامل تقويت و تحريک کودکان به شکستن اسباب بازي ها باشد. آموزش مهارت نگه داري وسايل شخصي به کودکان و تذکر به آنان، موجب کاهش اين رفتار مي شود.
*« ترسناک» بودن برخي از اسباب بازي ها نيز مي تواند موجب شکستن آن ها توسط کودکان شود.
*برخي اسباب بازي ها از ظرافت خاصي برخوردار بوده و با اندک فشار يا بازي زيادي، خراب مي شوند يا مي شکنند، بنابراين بهتر است اسباب بازي هاي ظريف و فانتزي را براي فرزندان سنين پايين انتخاب نکنيد.
*چنان چه وسايل بازي با سن کودک مطابقت نداشته باشد، آن را بيهوده فرض کرده و به شکستن آن مي پردازد. پس بهتر است در خريد اسباب بازي ها، دو عامل « توانايي» و « علاقه مندي» کودکان در نظر گرفته شود.
*چنان چه يک وسيله ي بازي براي دو يا چند فرزند تهيه شود، چيزي جز جر و بحث و در نهايت، شکستن و خراب شدن اسباب بازي، نصيب والدين نمي گردد. شايسته است در حد امکان براي هريک از کودکان، اسباب بازي هاي جداگانه خريداري يا تهيه شود.
منبع:نشريه شادکامي، شماره 73
/ن
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}